کد مطلب:259509 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

زیارت جامعه ی کبیره
شیخ صدوق رحمه الله در كتاب «من لا یحضره الفقیه»، و «عیون أخبار الرضا علیه السلام»، از موسی بن عبدالله نخعی روایت می كند كه گفت: به امام هادی علیه السلام عرض كردم: ای پسر رسول خدا؛ كلامی بلیغ و رسا به من بیاموز تا هنگام زیارت هر یك از شما عزیزان، بتوانم با آن، شما را زیارت كنم. حضرت فرمودند:

هنگامی كه به درب حرم مطهر رسیدی بایست و بر یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم گواهی بده؛ یعنی بگو:

أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریك له، و أشهد أن محمدا صلی الله علیه و اله عبده و رسوله.

گواهی می دهم جز خدا، معبودی نیست؛ یگانه است؛ شریك ندارد؛ و گواهی می دهم كه حضرت محمد - كه درود خدا پیوسته بر او و خاندانش باد - بنده و فرستاده ی الهی است.

و در حالی كه غسل داری وقتی كه وارد شدی و قبر شریف را دیدی، بایست و سی مرتبه بگو: «الله أكبر»؛ سپس با آرامش و وقار در حالی كه قدم هایت را نزدیك به هم بر می داری كمی راه برو. در این حال بیایست و سی مرتبه: «الله أكبر» بگو؛ سپس به قبر مطهر نزدیك شو چهل بار «الله أكبر» را تكرار كن. تا صد مرتبه تكبیر تمام شود. آن گاه بگو:

السلام علیك یا أهل بیت النبوة، و موضع الرسالة، و مختلف الملائكة، و مهبط الوحی، و معدن الرحمة، و خزان العلم، و منتهی الحلم، و أصول الكرم، و قادة الامم، و أولیاء النعم،

سلام بر شما، ای اهل بیت نبوت؛ و محل قرار گرفتن رسالت الهی و رفت و آمد فرشتگان، و فرود آمدن وحی و سخن خداوند، و معدن و گنجینه ی رحمت خداوند، و خزینه داران دانش، و نهایت بردباری، و اساس و بنیان كرامت و بزرگواری، و پیشوایان ملت ها، و صاحب اختیاران همه ی نعمت ها،



[ صفحه 422]



و عناصر الأبرار، و دعائم الأخیار، و ساسة العباد، و أركان البلاد، و أبواب الایمان، و امناء الرحمان، و سلالة النبیین، و صفوة المرسلین، و عترة خیرة رب العالمین، و رحمة الله و بركاته. السلام علی أئمة الهدی، و مصابیح الدجی، و أعلام التقی، و ذوی النهی، و اولی الحجی، و كهف الوری، و ورثة الأنبیاء، و المثل الأعلی، و الدعوة الحسنی، و حجج الله علی أهل الدنیا و الآخرة و الاولی، و رحمة الله و بركاته. السلام علی محال معرفة الله، و مساكن بركة الله، و معادن حكمة الله، و حفظة سر الله، و حملة كتاب الله، و أوصیاء نبی الله، و ذریة رسول الله صلی الله علیه و آله، و رحمة الله و بركاته. السلام علی الدعاة الی الله، و الأدلاء علی مرضات الله، و المستقرین فی أمر الله، و التامین فی محبة الله، و المخلصین فی توحید

و عنصرهای اصلی نیكوكاران، و پشتیبان های نیكوكاران و مدبر امور بندگان و ركن های شهرها، و درگاه های ایمان، و امینان خدای رحمان، و فرزندان پیامبران، و برگزیده ی پیامبران مرسل، و عترت بهترین برگزیده ی پروردگار هستی؛ و رحمت و بركات خداوند نیز به طور ثابت و دایمی نثارتان باد. سلام بر امامان و پیشوایان هدایت، و چراغ های روشنی بخش در تاریكی ها، و پرچمداران پرهیزكاری و تقوا، و صاحبان عقل و خرد، و دارندگان ذكاوت، و پناهگاه مردم، و وارثان پیامبران الهی، و نمونه و الگوی والا و برتر، و دعوت نیكو، و حجت های پروردگار بر مردم دنیا و آخرت و پیشینیان؛ و رحمت و بركات خداوند نیز به طور ثابت و دایمی نثارتان باد. سلام بر جایگاه های شناخت الهی؛ و منزلگاه های بركت خداوندی، و معدن های حكمت خدا، و نگهبانان راز خداوند، و حاملان علوم و اسرار خداوند، و اوصیای پیامبر خداوند، و فرزندان فرستاده ی خداوند - كه درود خدا بر او و آل او باد - و رحمت و بركات خداوندی نثارشان باد. سلام بر دعوت كنندگان به سوی خدا، و دلالت كنندگان بر آنچه مورد رضایت او است؛ همان هایی كه در اجرای دستور الهی پایدار و پابرجایند، و محبت شان نسبت به خدا واقعی و كامل است، و اخلاص دارندگان در توحید و یكتائی خداوند هستند،



[ صفحه 423]



الله، و المظهرین لأمر الله و نهیه، و عباده المكرمین، الذین لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون، و رحمة الله و بركاته. السلام علی الأئمة الدعاة، و القادة الهداة، و السادة الولاة، و الذادة الحماة، و أهل الذكر و أولی الأمر، و بقیة الله و خیرته، و حزبه و عیبة علمه، و حجته و صراطه، و نوره و برهانه، و رحمة الله و بركاته. أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریك له، كما شهد الله لنفسه، و شهدت له ملائكته و اولوا العلم من خلقه، لا اله الا هو العزیز الحكیم، و أشهد أن محمدا عبده المنتجب، و رسوله المرتضی، أرسله بالهدی و دین الحق، لیظهره علی الدین كله و لو كره المشركون. و أشهد أنكم الأئمة الراشدون المهدیون، المعصومون المكرمون، المقربون المتقون، الصادقون المصطفون، المطیعون لله، القوامون

و امر و نهی خداوند را آشكار می گردانند، و بنده های گرامی خدایند؛ همانان كه در سخن گفتن بر او پیشی نمی گیرند و خودشان به دستور او رفتار می كنند؛ و رحمت و بركات خداوند، نیز به طور دایم و ثابت نثارشان باد. سلام بر پیشوایان دعوت كننده (به سوی حق) و رهبران هدایتگر و سروران سرپرست، و دفع كنندگان حمایت گر (دین) و اهل ذكر و فرمانداران و والیان (از جانب خدا)، و باقی مانده و برگزیدگان الهی؛ و حزب خدا، مخزن دانش او، حجت، راه، نور و برهان و دلیل روشن الهی؛ و رحمت و بركات خدا نثارشان باد. گواهی می دهم جز خدا، كسی شایسته برای پرستش نیست؛ یكی است؛ شریك ندارد؛ چنان كه خودش نیز در مورد خودش گواهی داده است، و فرشتگان او و دانشمندان واقعی از آفریدگانش نیز بر این معنا گواه اند؛ جز او كه عزت مندی حكیم است، خدایی نیست. گواهی می دهم محمد، بنده ی انتخاب شده و فرستاده ی مورد رضایت الهی است؛ خدا، او را به هدایت و آیین حقیقی خود فرستاد، تا او را بر تمام آیین ها پیروز و نمایان كند؛ گر چه مشركان از این جریان ناخشنودند؛ نیز، گواهی می دهم كه شما پیشوایان هدایت گر، هدایت شده، معصوم، ارجمند، از نظر رتبه و مقام نزدیك به خدا، پرهیزكار، راستگو، برگزیده، مطیع اوامر الهی، اجراكننده ی واقعی دستور خدا و بپادارنده ی



[ صفحه 424]



بأمره، العاملون بإرادته، الفائزون بكرامته، اصطفاكم بعلمه، و ارتضاكم لغیبه، و اختاركم لسره، و اجتباكم بقدرته، و أعزكم بهداه، و خصكم ببرهانه، و انتجبكم لنوره (بنوره)، و أیدكم بروحه، و رضیكم خلفاء فی أرضه، و حججا علی بریته، و أنصارا لدینه، و حفظة لسره، و خزنة لعلمه، و مستودعا لحكمته، و تراجمة لوحیه، و أركانا لتوحیده، و شهداء علی خلقه، و أعلاما لعباده، و منارا فی بلاده، و أدلاء علی صراطه. عصمكم الله من الزلل، و آمنكم من الفتن، و طهركم من الدنس، و أذهب عنكم الرجس، و طهركم تطهیرا، فعظمتم جلاله، و أكبرتم شأنه، و مجدتم كرمه، و أدمتم ذكره، و وكدتم میثاقه، و أحكمتم عقد طاعته، و نصحتم له فی السر و العلانیة، و دعوتم الی سبیله بالحكمة و الموعظة الحسنة، و بذلتم

آن، و عمل كننده ی به اراده ی الهی، و رستگاران به كرامت او هستید. خدا شما را از روی آگاهی برگزید، و برای امور پنهانی خود پسندید، و برای رازهای نهانی خود اختیار كرده، شما را با قدرتش انتخاب كرد، و با هدایت خود شما را عزت مند كرد، و دلیل روشنش را به شما اختصاص داد، و برای روشنیش برگزید، و با روح خود تأیید و تقویت كرد، و به عنوان جانشینانش در زمینش پسندید؛ نیز به عنوان حجت های او بر بندگانش، یاران آیینش، نگهبانان رازش، گنجینه داران دانشش، محل ودیعه نهادن حكمتش، بیان كننده ی وحیش برای بیان مقصود وحی، پایه های توحیدش، گواهان بر آفریدگانش، نشانه های آشكار برای بندگانش، محل نورافشانی در شهرهایش، و راهنمایان به راهش؛ شما را پسندید. خدا، شما را از لغزش حفظ كرد، از فتنه ها ایمن داشت، و از هر گونه آلودگی پاك گردانید، و هر گونه پلیدی را از وجود شما دور گردانید، و به خوبی پاك و پاكیزه گردانید؛ لذا، شما جلالش را با عظمت، و شأنش را بزرگ داشتید و كرمش را ثنا گفتید، و یادش را همیشه ادامه دادید، و پیمانش را تأكید نمودید، و قرارداد فرمان برداریش را محكم كردید، و در پنهان و آشكار به انجام نصیحت و خیرخواهی پرداختید، و با حكمت و پند نیكو به راه او دیگران را فرا خواندید، و از



[ صفحه 425]



أنفسكم فی مرضاته. و صبرتم علی ما أصابكم فی جنبه، و أقمتم الصلاة، و آتیتم الزكاة، و أمرتم بالمعروف، و نهیتم عن المنكر، و جاهدتم فی الله حق جهاده، حتی أعلنتم دعوته، و بینتم فرائضه، و أقمتم حدوده، و نشرتم شرایع أحكامه، و سننتم سنته، و صرتم فی ذلك منه الی الرضا، و سلمتم له القضاء، و صدقتم من رسله من مضی. فالراغب عنكم مارق، و اللازم لكم لاحق، و المقصر فی حقكم زاهق، و الحق معكم و فیكم و منكم و الیكم، و أنتم أهله و معدنه، و میراث النبوة عندكم، و ایاب الخلق الیكم، و حسابهم علیكم، و فصل الخطاب عندكم، و آیات الله لدیكم، و عزائمه فیكم، و نوره و برهانه عندكم، و أمره الیكم. من والاكم فقد والی الله، و من عاداكم فقد عاد الله، و من أحبكم فقد أحب الله، و من أبغضكم

جان و روان خویش در راه رضا و خشنودی او گذشتید. و بر مصایبی كه در كنارش بر شما وارد شد شكیبا بودید، و نماز را بر پا داشتید و زكات را پرداختید و امر به معروف كرده و نهی از منكر نمودید، و آن گونه كه سزاوار بود در راه خدا جهاد كردید تا این كه دعوت او را آشكار، و فرایض او را بیان و حدودش را اقامه نمودید و دستورات احكامش را منتشر ساختید، و روش او را سنت نهادید، و در این بین به سوی خشنودی او سیر كردید و به حكم و فرمان او تسلیم شدید و پیامبران گذشته ی او را تصدیق نمودید. پس آن كه از راه شما رو گرداند در واقع از دین خارج شده، و ملازم و همراه شما به شما پیوسته، و آن كه در حق شما كوتاهی كرده نابود گشت و حق با شماست و در شما و از شما و به سوی شماست، و شما اهل حق و معدن آن هستید، میراث پیامبری در اختیار شماست، و بازگشت آفریدگان به سوی شماست و حساب آنان با شماست، و سخنی كه حق و باطل را فیصله دهد در نزد شماست و آیات الهی در پیشگاه شماست. و اوامر و دستورات قطعی خداوند در شما خاندان است و نور و برهان او نزد شماست، و امر او متوجه شماست. هر كه ولایت شما را داشته باشد به راستی از ولایت خدا برخوردار است، و هر كه به شما دشمنی ورزد به طور قطع به خدا دشمنی ورزیده است و هر كه شما را دوست بدارد به یقین خدا را دوست داشته و هر كه



[ صفحه 426]



فقد أبغض الله، و من اعتصم بكم فقد اعتصم بالله، أنتم الصراط الأقوم، و شهداء دار الفناء، و شفعاء دار البقاء، و الرحمة الموصولة، و الآیة المخزونة، و الأمانة المحفوظة، و الباب المبتلی به الناس. من أتیكم نجی، و من لم یأتكم هلك، الی الله تدعون، و علیه تدلون، و به تؤمنون، و له تسلمون، و بأمره تعملون، و الی سبیله ترشدون، و بقوله تحكمون، سعد من والاكم، و هلك من عاداكم، و خاب من جحدكم، و ضل من فارقكم، و فاز من تمسك بكم، و أمن من لجأ الیكم، و سلم من صدقكم، و هدی من اعتصم بكم. من اتبعكم فالجنة مأویه، و من خالفكم فالنار مثویه، و من جحدكم كافر، و من حاربكم مشرك، و من رد علیكم فی أسفل درك من الجحیم، أشهد أن هذا سابق لكم فیما مضی، و جار

از شما كینه داشته باشد به یقین از خدا كینه ورزیده، و هر كه به دامن شما چنگ زده در واقع به (الطاف) خدا چنگ زده است، شما همان راه استوار و راست و گواهان دنیای گذرا و فناپذیر و شفیعان جهان همیشگی آخرت و رحمت و مهر پیوسته و نشانه ی ذخیره شده و امانت حفظ شده و همان درگاهی كه مردم بدان آزموده می شوند، هستید. هر كس نزد شما آید رهایی یابد، و هر كس نیاید نابود می گردد، شما به سوی خدا فرا می خوانید و بر او راهنمایی می كنید و به او ایمان دارید، و تسلیم او هستید و به دستور او عمل می نمایید و به راه او ارشاد می كنید و طبق فرمایش او داوری می كنید. آن كه ولایت شما را پذیرفت سعادتمند گردید و آن كه با شما دشمنی ورزید هلاك و نابود گردید، و آن كه منكر شما شد نومید گشت و آن كه از شما جدا شد گمراه گشت و آن كه به شما چنگ زد رستگار شد، و هر كه به شما پناه آورد ایمن شد، و هر كه شما را تصدیق كرد سالم ماند و هر كه به شما پیوست و ملازم گردید هدایت یافت. هر كس از شما پیروی كرد بهشت جایگاه اوست و هر كس با شما مخالفت كرد دوزخ منزلگاه اوست و هر كس منكر شما شد كافر است و هر كس با شما جنگید مشرك است و هر كس حكم شما را رد كرد در پایین ترین بخش دوزخ جای دارد. گواهی می دهم كه این مقامات در گذشته برای شما بوده و در آینده نیز در



[ صفحه 427]



لكم فیما بقی، و أن أرواحكم و نوركم و طینتكم واحدة، طابت و طهرت بعضها من بعض. خلقكم الله أنوارا فجعلكم بعرشه محدقین، حتی من علینا بكم، فجعلكم فی بیوت أذن الله أن ترفع و یذكر فیها اسمه، و جعل صلاتنا (صلواتنا) علیكم، و ما خصنا به من ولایتكم، طیبا لخلقنا، و طهارة لأنفسنا، و تزكیة لنا، و كفارة لذنوبنا، فكنا عنده مسلمین بفضلكم، و معروفین بتصدیقنا ایاكم، فبلغ الله بكم أشرف محل المكرمین، و أعلی منازل المقربین، و أرفع درجات المرسلین، حیث لا یلحقه لاحق، و لا یفوقه فائق، و لا یسبقه سابق، و لا یطمع فی ادراكه طامع، حتی لا یبقی ملك مقرب، و لا نبی مرسل، و لا صدیق و لا شهید، و لا عالم و لا جاهل، و لا دنی و لا فاضل، و لا مؤمن صالح، و لا فاجر طالح، و لا جبار عنید، و لا شیطان

حق شما جاری است، و بدون تردید ارواح شما و نور شما و سرشت شما یكی است، پاك است و برخی از برخی دیگر به ارث برده. خداوند شما را به عنوان نورهایی آفرید آنگاه شما را گرداگرد عرش خود قرار داد تا این كه به سبب وجود شما منت نهاد، پس شما را در خانه هایی قرار داد كه اذن داد بلندمرتبه گشته و نامش در آن ها برده شود، و صلوات و درود ما را بر شما و آنچه ویژه ی ما گردانید از ولایت شما، باعث پاكیزه بودن آفرینش ما و پاك شدن جان ما و تزكیه ی ما و كفاره ی گناهان ما، قرار داد. پس ما در پیشگاه او تسلیم برتری شما بودیم، و به تصدیق شما شناخته شدیم، پس خداوند شما را به شریف ترین جایگاه گرامی شدگان و بالاترین منزل ها و مرتبه های مقربان و والاترین درجه های پیامبران رسانید، به گونه ای كه هیچ ملحق شونده ای به آن نمی پیوندد و هیچ برتری جویی به آن فائق نیاید، و هیچ پیشی گیرنده ای بدان پیشی نگیرد و هیچ طمع كننده ای به درك آن طمع نورزد، تا این كه هیچ فرشته ی مقرب و نه پیامبر مرسل و نه صدیق و نه شهید و نه دانا و نه نادان و نه پست و نه شریف و نه مؤمن شایسته و نه بدكار ناشایسته و نه سركش عناد پیشه و نه شیطان



[ صفحه 428]



مرید، و لا خلق فیما بین ذلك شهید الا عرفهم جلالة أمركم، و عظم خطركم، و كبر شأنكم، و تمام نوركم، و صدق مقاعدكم، و ثبات مقامكم، و شرف محلكم، و منزلتكم عنده، و كرامتكم علیه، و خاصتكم لدیه، و قرب منزلتكم منه. بأبی أنتم و امی و أهلی و مالی و اسرتی، اشهد الله و اشهدكم أنی مؤمن بكم، و بما آمنتم به، كافر بعدوكم و بما كفرتم به، مستبصر بشأنكم، و بضلالة من خالفكم، موال لكم و لأولیائكم، مبغض لأعدائكم و معاد لهم، سلم لمن سالمكم، و حرب لمن حاربكم، محقق لما حققتم، مبطل لما أبطلتم، مطیع لكم، عارف بحقكم، مقر بفضلكم، محتمل لعلمكم، محتجب بذمتكم، معترف بكم، مؤمن بإیابكم، مصدق برجعتكم، منتظر لأمركم، مرتقب لدولتكم، آخذ بقولكم،

متمرد و نه آفریدگانی كه در این میان گواهند، نیستند مگر آن كه به آن ها شناسانده جلالت امر شما را و عظمت منزلت شما را و بزرگی شأن شما را و تمامیت نور شما را و درستی و راستی جایگاه شما را و پابرجا بودن مقام شما را و شرافت موقعیت شما را و منزلت شما را در پیشگاه او و كرامت شما را پیش او و مخصوص بودن شما را نزد او و منزلت نزدیك شما را به او. پدرم، مادرم و خانواده ام و دارایی ام و خاندانم فدای شما باد، خدا و شما را گواه می گیرم كه به راستی من به شما و آنچه شما ایمان آوردید، ایمان دارم و به دشمن شما و آنچه شما بدان كفر ورزیدید كفر می ورزم، به شأن شما و به گمراهی مخالفان شما بصیرت و بینش دارم، دوستدار شما و دوستان شما هستم، كینه ی دشمنانتان را به دل گرفته و با آنان دشمنی دارم، با آن كه با شما از در آشتی آید در صلح و آشتیم و با آن كه با شما در جنگ باشد در جنگم، آنچه را شما اثبات كردید من ثابت می دانم، و آنچه شما ابطال كردید باطل می دانم، پیرو شما هستم، به حق شما عارفم و به فضل و برتری شما معترف هستم، دانش شما را تحمل می كنم و پذیرا هستم، و در پناه شما پنهان شده ام، به شما معترف و به بازگشت شما مؤمن و رجعت شما را تصدیق كننده ام. منتظر امر شما، در انتظار دولت شما و گیرنده ی گفتار شما،



[ صفحه 429]



عامل بأمركم، مستجیر بكم، زائر لكم، لائذ عائذ بقبوركم، مستشفع الی الله عزوجل بكم، و متقرب بكم الیه، و مقدمكم أمام طلبتی و حوائجی، و ارادتی فی كل أحوالی و أموری، مؤمن بسركم و علانیتكم، و شاهدكم و غائبكم، و أولكم و آخركم، و مفوض فی ذلك كله الیكم، و مسلم فیه معكم، و قلبی لكم مسلم، و رأیی لكم تبع، و نصرتی لكم معدة، حتی یحیی الله تعالی دینه بكم، و یردكم فی أیامه، و یظهركم لعدله، و یمكنكم فی أرضه. فمعكم معكم لا مع غیركم، آمنت بكم، و تولیت آخركم بما تولیت به أولكم، و برئت الی الله عزوجل من أعدائكم، و من الجبت و الطاغوت و الشیاطین و حزبهم الظالمین لكم، الجاحدین لحقكم، و المارقین من ولایتكم، و الغاصبین لارثكم، الشاكین فیكم، المنحرفین

اجراكننده ی فرمان شما هستم، به شما پناهنده بوده، زایر شما هستم، به قبور شما پناه گرفته و توسط شما به درگاه خدا شفاعت می طلبم، و به وسیله ی شما به او تقرب می جویم، و شما را پیشاپیش حوایجم و خواسته هایم در همه ی حالات و كارهایم قرار داده ام. من به نهان و آشكار شما، شاهد و غایب شما، اول و آخر شما ایمان دارم، و همه ی امورم را به شما واگذارده ام، و به همراه شما در آن تسلیم شما هستم، و دلم برای شما تسلیم و پذیرا، و رأیم پیرو شماست و یاریم برای شما آماده است تا آنگاه كه خداوند دینش را توسط شما حیات جدیدی ببخشد و شما را در دوران خود بازگرداند، و شما را برای دادگریش آشكار كند و در زمینش قدرت و توانمندی دهد، پس كسی كه با شما است فقط با شما است، نه با غیر شما، به شما ایمان آوردم و ولایت و سرپرستی آخرین شما را بسان نخستین شما قبول نمودم، و بیزاری می جویم به سوی خداوند متعال از دشمنانتان و از جبت و طاغوت و شیطان ها و حزب های آنان؛ همان هایی كه به شما ستم كرده، حق شما را منكر شده، و از ولایت شما خارج شدند، و ارث شما را غصب نموده و درباره ی شما به تردید افتاده و از شما منحرف شدند،



[ صفحه 430]



عنكم، و من كل ولیجة دونكم، و كل مطاع سواكم، و من الأئمة الذین یدعون الی النار. فثبتنی الله أبدا ما حییت علی موالاتكم و محبتكم و دینكم، و وفقنی لطاعتكم، و رزقنی شفاعتكم، و جعلنی من خیار موالیكم، التابعین لما دعوتم الیه، و جعلنی ممن یقتص آثاركم، و یسلك سبیلكم، و یهتدی بهدیكم، و یحشر فی زمرتكم، و یكر فی رجعتكم، و یملك فی دولتكم، و یشرف فی عافیتكم، و یمكن فی أیامكم، و تقر عینه غدا برؤیتكم. بأبی أنتم و أمی و نفسی و أهلی و مالی من أراد الله بدء بكم، و من وحده قبل عنكم، و من قصده توجه بكم. موالی لا احصی ثنائكم، و لا أبلغ من المدح كنهكم، و من الوصف قدركم، و أنتم نور الأخیار، و هداة الأبرار، و حجج الجبار، بكم فتح الله، و بكم یختم الله، و بكم ینزل

و از هر تكیه گاه و دستاویزی كه غیر شما هستند و هر اطاعت شونده از غیر شما و از پیشوایانی كه به سوی آتش فرا می خوانند، بیزارم. از این رو خداوند همواره مرا مادامی كه زنده هستم بر ولایت و دوستی و دین شما استوار بدارد و مرا به فرمان بری از شما موفق گرداند، و شفاعت شما را روزیم كند، و مرا از بهترین دوستان شما قرار دهد، همان هایی كه پیروی كردند از آنچه شما به سوی آن دعوت كردید، و مرا از جمله ی كسانی قرار دهد كه بازگوكننده و در پی آثار شما هست و راه شما را می پیماید و به هدایت شما هدایت می گردد، و در گروه شما محشور می گردد، و دوران شما باز می گردد، و در دولت شما به حكومت می رسد، و در زمان عافیت شما شریف گردند و در روزگار شما اقتدار یابند و فردای (رستاخیز) به دیدار شما چشمش روشن گردد. پدر و مادرم و جانم و خانواده ام و داراییم فدای شما باد، هر كه خدا را اراده كرد به شما آغاز كرد و هر كه او را به یگانگی شناخت از شما پذیرفت و هر كه او را قصد كرد متوجه شما شد. موالیان من؛ قدرت شمارش ثنای شما را ندارم و با مدح شما هرگز به كنه و حقیقت شما راه پیدا نمی كنم، و با توصیف شما هرگز به قدر و منزلت شما نمی رسم، و شما نور نیكان و هدایت صالحان و حجت های خدای جبار هستید، خداوند به وسیله ی شما (عالم هستی را) افتتاح و به توسط شما پایان می دهد و به سبب شما



[ صفحه 431]



الغیث، و بكم یمسك السماء أن تقع علی الأرض الا بإذنه، و بكم ینفس الهم، و یكشف الضر، و عندكم مانزلت به رسله، و هبطت به ملائكته، و الی جدكم

باران می فرستد، و به وسیله ی شما آسمان را نگاه داشته تا بر زمین - جز به فرمانش - نیفتد، و به وسیله ی شما غصه و اندوه ها گشوده و زایل می گردد و بیچارگی برطرف می شود، و آنچه به پیامبرانش فرو فرستاده و فرشتگان به آن فرود آمده اند نزد شماست و به سوی جدتان

و اگر زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام باشد به جای و الی جدكم بگو:

و الی أخیك - بعث الروح الأمین. آتاكم الله ما لم یؤت أحدا من العالمین، طأطأ كل شریف لشرفكم، و بخع كل متكبر لطاعتكم، و خضع كل جبار لفضلكم، و ذل كل شی ء لكم، و أشرقت الأرض بنوركم، و فاز الفائزون بولایتكم، بكم یسلك الی الرضوان، و علی من جحد ولایتكم غضب الرحمان. بأبی أنتم و امی و نفسی و أهلی و مالی، ذكركم فی الذاكرین، و أسماؤكم فی الأسماء، و أجسادكم فی الأجساد، و أرواحكم فی الأرواح، و أنفسكم فی النفوس، و آثاركم فی الآثار، و قبوركم فی القبور. فما أحلی أسمائكم، و أكرم

و به سوی برادرت - روح الأمین برانگیخته شده. خداوند به شما مقاماتی را داده كه به هیچ یك از جهانیان نداده است، هر فرد شریفی در برابر شرافت شما سر فرود آورده و هر سركشی در برابر فرمان شما گردن نهاده است، و هر جبار و زورگویی در برابر فضل و برتری شما فروتن است، و هر چیزی در برابر شما ذلیل و خوار است و زمین به نور وجود شما روشن گشته و رستگاران به ولایت شما رستگار و فایز گشته اند، به توسط شما به سوی رضوان و بهشت الهی رهسپار می گردند و كسی كه منكر ولایت شماست خشم خدای رحمان را فراهم نموده است. پدرم، مادرم، جانم، خانواده ام و داراییم فدای شما باد؛ یاد شما در یادآوران و نام های شما در میان نام ها و جسدهای شما در میان اجساد، و ارواح شما در میان ارواح و جان های شما در میان جان ها و آثارتان در میان آثار و بارگاه های شما در میان قبور. پس چه قدر نام هایتان شیرین و



[ صفحه 432]



أنفسكم، و أعظم شأنكم و أجل خطركم، و أوفی عهدكم، و أصدق وعدكم، كلامكم نور، و أمركم رشد، و وصیتكم التقوی، و فعلكم الخیر، و عادتكم الاحسان، و سجیتكم الكرم، و شأنكم الحق و الصدق و الرفق، و قولكم حكم و حتم، و رأیكم علم و حلم و حزم، إن ذكر الخیر كنتم أوله و أصله، و فرعه و معدنه، و مأویه و منتهاه. بأبی أنتم و أمی و نفسی، كیف أصف حسن ثنائكم، و أحصی جمیل بلائكم، و بكم أخرجنا الله من الذل، و فرج عنا غمرات الكروب، و أنقذنا من شفاجرف الهلكات و من النار. بأبی أنتم و امی و نفسی، بموالاتكم علمنا الله معالم دیننا، و أصلح ما كان فسد من دنیانا، و بموالاتكم تمت الكلمة، و عظمت النعمة، و ائتلفت الفرقة، و بموالاتكم تقبل الطاعة المفترضة، و لكم المودة الواجبة، و الدرجات

جانتان گرامی و شأنتان با عظمت و مقامتان بزرگ و نسبت به عهد و پیمان باوفا و در مورد وعده راستگو هستید. سخن شما نور و فرمان تان باعث رشد و كمال، و سفارش شما پرهیزكاری و كردار شما خیر و خوبی و روش و عادت شما نیكویی، و احسان و خوی و سرشت شما كرامت و بزرگواری، و شأن شما حق و راستی و مدارا كردن است، و سخن شما حكم حتمی و لازم الاجرا است، و رأی و ایده ی شما دانش و بردباری و استوار كردن امور است، اگر یادی از خیر شود شما پایه ی نخست آن، ریشه ، شاخه و معدن و جایگاه و سرانجام آن هستید، پدرم، مادرم و جانم فدای شما باد؛ چگونه ثنای نیكوی شما را توصیف كنم و نعمت زیبای تان را بشمارم، و خداوند به توسط شما ما را از خواری بیرون آورد و از غم و اندوه سخت ما را گشایش داد و از وادی پرتگاه نابودی و از آتش نجاتمان داد. پدرم، مادرم و جانم فدای شما باد؛ خداوند وسیله ی پیروی از شما معالم دین ما را به ما آموخت و آنچه از امور دنیای ما فاسد بود، اصلاح نمود، و به موالات و دوستی و پیروی شما كلام الهی كامل گشت، و نعمت؛ باعظمت و شكوه گردید و به جدایی الفت بخشید و به وسیله ی پیروی و موالات شما طاعت واجب پذیرفته می شود و دوستی واجب و درجه های



[ صفحه 433]



الرفیعة، و المقام المحمود، و المكان المعلوم عند الله عزوجل، و الجاه العظیم، و الشأن الكبیر، و الشفاعة المقبولة. ربنا آمنا بما أنزلت و اتبعنا الرسول فاكتبنا مع الشاهدین، ربنا لا تزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا، و هب لنا من لدنك رحمة، انك أنت الوهاب، سبحان ربنا ان كان وعد ربنا لمفعولا. یا ولی الله، ان بینی و بین الله عزوجل ذنوبا لا یأتی علیها الا رضاكم، فبحق من ائتمنكم علی سره، و استرعاكم أمر خلقه، و قرن طاعتكم بطاعته، لما استوهبتم ذنوبی، و كنتم شفعائی، فانی لكم مطیع، من أطاعكم فقد أطاع الله، و من عصاكم فقد عصی الله، و من أحبكم فقد أحب الله، و من أبغضكم فقد أبغض الله. أللهم انی لو وجدت شفعاء أقرب الیك من محمد و أهل بیته الأخیار، الأئمة الأبرار، لجعلتهم شفعائی، بحقهم الذی أوجبت لهم علیك،

والا و مقام پسندیده و جایگاه معین در پیشگاه خداوند رحمان و مقام و جاه باشكوه و شأن بزرگ و شفاعت پذیرفته شده برای شماست. پروردگارا؛ ما به آنچه نازل كرده ای ایمان آوردیم و از پیامبر پیروی كردیم، پس ما را از گواهان ثبت كن. پروردگارا؛ دل های ما را پس از هدایت مان منحرف مكن و برای ما از جانب خود رحمتی ببخش، به راستی كه تو بسیار بخشنده ای، پاك و منزه است پروردگار ما به حقیقت وعده ی پروردگار ما محقق خواهد شد. ای ولی خدا، به راستی كه میان من و خدای متعال گناهانی است كه جز رضایت و خشنودی شما آنها را از بین نمی برد، پس به حق كسی كه شما را بر راز خود امین قرار داده و تدبیر امور و مراعات حال بندگانش را به شما سپرده و طاعت شما را قرین و پیوسته با طاعت خود قرار داد، كه نسبت به گناهان من طلب آمرزش و بخشش كنید و شما شفیعان من باشید، پس من به حقیقت مطیع و فرمان بردار شما هستم. هر كه از شما فرمان برد در واقع از خدا فرمان برده و هر كه از (فرمان) شما عصیان كند در واقع از خدا عصیان نموده است و هر كس شما را دوست بدارد در واقع خدا را دوست داشته و هر كه شما را دشمن بدارد در واقع خدا را دشمن داشته. بار خداوندا؛ من اگر شفیعانی نزدیك تر به تو جز محمد و اهل بیت برگزیده اش - كه پیشوایان نیكوكارند - می یافتم آنان را شفیعان خود قرار می دادم، پس به حق آنها كه آن را بر خود لازم شمرده ای



[ صفحه 434]



أسئلك أن تدخلنی فی جملة العارفین بهم و بحقهم، و فی زمرة المرحومین بشفاعتهم، انك أرحم الراحمین، و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین، و سلم كثیرا، و حسبنا الله و نعم الوكیل [1] .

از تو می خواهم كه مرا در گروه اهل معرفت به آنان و حقشان قرار دهی و در زمره ی كسانی كه به شفاعت آنان مورد رحمت تو قرار گرفته اند، وارد سازی؛ زیرا كه تو مهربان ترین مهربانان هستی، و درود خدا بر محمد و خاندان پاكش و سلام زیاد بر آنان باد و خداوند ما را بسنده است و خوب حمایتگری است.


[1] صحيفه ي مهديه (با ترجمه): 717 به نقل از مفاتيح الجنان: 1071 و مزار آقا جمال خوانساري: 60.